خلاصه داستان : یک اپراتور تلفن مست با مردی غریبه به آپارتمانش می رود. صبح روز بعد او بدون بیاد آوردن اتفاقات شب گذشته و بهوش آمده و به نظر می رسد دست به یک قتل زده است...

خلاصه داستان : نامه ای به دست سه زن که از طرف بهترین دوستشان “ادی راس” فرستاده شده است می رسد. او در نامه اعلام کرده که با همسر یکی از آنها فرار کرده اما اشاره ای به نام او نکرده و...

خلاصه داستان : تابستان در مین از راه رسیده اما همه چیز در حال تغییر است.والها دیگر مانند دوران جوانی دو خواهر سالخورده به ساحل نزدیک نمی شوند."لیبی" نابینا بوده و خود را برای مرگ آماده می کند."سارا" مراقب خواهرش است اما از طرفی نگران ادامه این وضعیت و آینده خود است...

خلاصه داستان : میسی به یک کشاورز فقیر فقیر و خانواده اش متصل می شود، زیرا آنها سعی می کنند جلوی دیدار با صدها نفر دیگر را برای طلا در یک شهر روحانی که قبلا خالی شده اند، پیوند دهد.

خلاصه داستان : وقتی رئیس بازنشسته و پرحاشیه "جان سارتو" تلاش می کند جایگاه سابق خود را پس گرفته و دوستانش تصمیم به قتلش می گیرند، به یک صومعه پناه برده و به عنوان یک راهب مشغول بکار می شود و...

خلاصه داستان : ماندگار، بدون پولی در یک شهر کوچک وایومینگ، میسی راوییر با Slim، مدیر کلاریف آمام، دامداری.

خلاصه داستان : میسی در یک جنگل در آفریقا و جنگل عاشقانه گم شده است.

خلاصه داستان :تری لمبرت جوان پس از آزاد شدن از زندان به خانه‌اش باز می‌گردد. او به دنبال انتقام از وکیل و دختری که او را به تجاوز متهم کرده بودند می‌رود...